نکات روشی سوره مسد (سید علی کاظمی)
لغت:
1. مصباح سعی می کند معانی را بیاورد. مقاییس معانی را به اصل برمیگرداند و مقداری از استعمالات را بیان می کند.لسان العرب معانی مختلف با استعمالات.العین اصلی و پایه است .تاج العروس گاهی استعمالات و گاهی معنا را بیان می کند.
2. انتخاب لغات گاهی حتی میتواند بدون نکته تفسیری باشد و برای توضیح به مخاطب باشد مثل ترجمه لغت حطب.
سوالات ترکیبی:
1. دروجوه ترکیبی دنبال تمرین نحو نیستیم بلکه کارتفسیری می کنیم پس ترکیب های موثر درمعنا را بررسی میکنیم.
سوالات:
- وقتی سوال طرح میکنی باید حلم داشته باشی. اما حال فکر کردن و پرداختن نداریم و ریشه اش این است که این کار نقش در زندگی مان ندارد و بخلاف حالتی که مدام دنبال هدایت های قرآن هستم.ما روزمره زندگی مان خیلی به قرآن نیاز نداریم – چون دیگرانی کار کردند و چیزهایی به ما دادند و براساس آن زندگی میکنیم و احتیاجی به قران نمی بینیم و نکته اصلی اش این که ما سلوکی نداریم.
1. هدایتگربودن سوالات که با احتمالاتی همراه است.
2. روش عملیاتی : نوشتن همهی سوالات و غربال کردن
3. سوالات مطرح شود و سپس یک غربال دیگر اصلی و فرعی کردن است.
4. دیدن نمونه ها و فکرروی قالب آن ها برای فهم ملاک ها خوب است مثلا تطهیر سوره بقره که زیاد سوال دارد.- بامقایسه ها به قواعدی برسید که سوالات چگونه طرح می شود.
اصل مهم : سوال را طرح میکنیدبرای این که فکرکنید. بنابراین: لازم است به موارد زیرهنگام طرح سوال دقت کرد.
· خروج از روال طبیعی باشد
· ابهام: جاهایی که روشن است سوال نشود.
· کلیدی
· وقتی چیزی را میشود به چند نوع، بیان کرد جای سوال دارد که چرا این را انتخاب کرد؟
چگونه جواب دادن به سوالات:
- قران را اسیر فضای فرهنگی و فکری خود نکنیم)
- شأن نزول ها نباید راه فهم را ببندد
1. کلید و فضای سوره را مشخص کنیم.
2. ببینید چه نشانه هایی برا ی شناخت جایگاه مخاطب و سوره وجود دارد .
3. در این سوره از شخص خاصی سخن گفته می توانیم: شخصیت واقعی و تاریخی ابی لهب را مورد دقت قرار دهیم و با سوره منطبق کنیم.
4. از صفات وارده در سوره نیز می توانیم به شخصیت ابی لهب پی برد. سوره روی چه چیزی دست گذاشته که میتوان به ویژگی مخاطب رسید(مثل مااغنی عنه ماله...) که شاید این نکته را روشن کند که مخاطب کسی است که متکی به مال و ماکسب اش است.
5. تباب تحلیل شد که خسری است که به هلاکت می رسد اما در قرآن کم استعمال شده بود به همان خسران رسیدیم و با بررسی آن می توانستیم به سوالات پاسخ دهیم.
6. محور سوره تباب است قرینه این مطلب : سوره از تباب ابولهب شروع شده و درادامه به آثار و علل آن پرداخته .
7. تباب دو بار تکرار شده خسارت وجود و عمل
8. نتیجه و تاثیر این جمع بندی در بحث تباب:
- دو برداشت میتوان داشت: یکی اینکه با تطبیق عوامل خسر بر زندگی ابولهب به یک مخاطب نوعی برسیم که در واقع مصداق تباب میشود. این مطلب به ما در مخاطب شناسی سوره مسد کمک خواهد کرد.
- دوم اینکه از جمع بندی عوامل خسر در آیات بدون نیاز به تطبیق با زندگی ابولهب به یک مصداق نوعی برای تباب برسیم. بعنی اگر کسی عوامل خسر را داشت و در صدد رفع آن عوامل نبود خودبخود به سمت هلاکت و تباب گام برداشته است.
- در باب فهم فضای سوره با توجه به متعلقات خسر در آیات مطرح شده این مطلب برداشت میشود که فضای سوره خسر و تباب سطحی در معاملالت دنیوی نیست بلکه خسر عظیم در نفس و عمل و دنیا و آخرت است.
برای شناخت فضای سوره دو راه پیش روی ماست:
1. به بررسی زندگی ابولهب بپردازیم (چرا که آیات درباره او صادق است) و کنکاش کنیم در این که او که بوده و چه کرده و چه ویژگیهایی داشته و چگونه میاندیشیده و موضع گیری میکرده.سپس با این بررسیها به قواعد کلی قابل تسری به غیر ابولهب برسیم و به هدایتهای سوره دست یابیم.
2. یک راه هم این است که با مراجعه به آیات دیگر مفهوم تباب که محور این سوره است را بررسی کنیم و به فضای گفتمانی قرآن برسیم و بتوانیم با این آشنایی از فضای سوره به نکات هدایتی آن نزدیک شویم.
در فضا چرا از ماده خسران استفاده می کنیم که در سوره نیست؟
- باتوجه به کم تکرار بودن ماده تباب در آیات و با توجه به نزدیک بودن معنای خسران به این ماده از جهت معنا و مفهوم و پر تکرار بودن آن در آیات، میتوانیم از استعمالات ماده خسر در آیات برای این کار بهرهمند شویم.
- یکی از نکاتی که با بررسی استعمالات خسر در آیات و روایات معلوم میشود این است که خسر در فضای خاصی استعمال شده است و متعلق آن مسائل عادی روزمره و زیانهای مردم در بازار و معاملات معمولی نیست بلکه خسر در از دست دادن نفس انسان و عمل او و اهل او و دنیا و آخرت اوست.ابولهب نیز چون خود را فراموش کرده بود و غایت و هدف خود را اموال و دارائیهایش قرار داده بود، به خسران رسید..
نوشتن متن تفسیری
- توجه:نوشته یک بار قبل از مراجعه به کتاب تطهیر است و یک بار پس از مطالب مذکور می باشد.
- وقتی سوره تلنگر خودش را میزند و حس زیان را ریخت باید راه پیش پایش بگذارد – شما نمیخواهی به مردم تفسیر یاد بدهی بلکه مینویسی تا هدایتی به جامعه برسانی.- پیامبر سوره را مطرح کرد مردم مرتبط اندو میآیند و سوال می کنند چه کنیم ولی وقتی جزوه را بخواند یا تلنگری میخورد یا اتفاقی نمی افتد- اگر تلنگر را خورد دسترسی به تو ندارد و لذا نیاز است که بنویسی.
- ما باید دردها را شناخته باشیم تا بتوانیم از درمان ها استفاده کنیم (دردها را نیز باید از وحی شناخت)
- گاهی نکته را میفهمی ولی موقع انتقال به نقص فهمت پی میبری.
1. نوشتن نکات اصلی
2. نوشتن ارتباط ها
3. مشخص بودن پیام ها و نکاتی که می خواهیم بنویسم.
4. اولویت بندی پیامها
5. نوشته ناظر به فضای سوره و جواب سوات مطرح شده باشد.
6. توجه به مخاطب در نگارش
نکاتی درمطالعه تطهیر
1. دقت در فهرست که چگونه به این فهرست رسیده اند.
2. تقدیم و تاخیر در فهرست
3. شروع از چه بحثی است چرا
4. توجه به استنادات تطهیر ما ایا زیادی داشتیم اما ایشان از یک آیه بیشترین بهره را بردند
5. توجه به مثالها و پیوندهایی که با نظام اندیشه ای(شکر و کفر و خسر) برقرار می شود.
6. اصرار بر گرفتن مطالب از آیات و روایات است نه چیزی از خودشان
7. نکات کلی را یادداشت کنید تا در سور دیگر استفاده کنید:
8. ساختارش را بنویسید و ببینید چگونه بازکرده. وقتی مثلا خسر در وجود را میخواهید توضیح دهید ببینید در فضای زندگی عادی خودمان چطور میتوانید نشان دهید-
9. تحلیل و فهم واقعیت مطلب.- تحلیل ارتباط سوره با من- تربیتی هدایتی برای مخاطب (مخاطب من گیرش کجاست و من چطور شروع کنم تا هدایت به او برسد)
ساختار کلی تطهیر در این سوره:
1. پس از رسیدن به کلید سوره کل ساختار را بر اساس آن میچینند مثلا در این سوره تباب کلید است و کل متن تفسیری خود را بر اساس آن نوشته و در نهایت جمع بندی میکند
1- مفهوم خسارت / 2- شکلهاى خسارت / 3- جبران خسارت / 4- آثار خسارت / 5- تحلیل این آثار
2. اگر نکته ای مطرح میشود مثل ماأغنی .. و سوره بحث جبران را پیش میکشد و جبران کننده بودن چیزی را نفی میکند، تطهیر طرف دیگر قضیه یعنی آنچه جبران کننده است را بیان میکند (غفران و رحمت) و نیز وسایل جدایی از خسران را نیز بیان میکند(ایمان و توحید و ...) .تطهیر مسأله ای را که سوره به گوشه ای از آن اشاره میکند به صورت جامع مینگرد و با تحلیل و استفاده از آیات دیگر قرآن پازل مسأله را تکمیل میکند.
3. در تطهیر سعی میشود مخاطب را به متن سوره و متن سوره را به اعماق دل مخاطب برساند و رساندن بار هدایتی سوره به جد مورد توجه است.
4. فضای سوره در نوشتار تطهیر نمونه ی خوبی است که نظام اندیشه ای در ان موضوع را بیان میکند که عذاب به جه معناست و جایگاهش چیست و ... (کلیت اندیشه و حتی ریزتر باید بدانیم که خدا که با این روحیه برخورد میکند براساس چه نظام اندیشه ای بیان میکند – مثال پزشک که نظام درمانی او را باید بدانیم/ نگاه به انسان و آثار عمل و هستی- براساس خط کفر و شکر و تدریج در آنها و مراحل و گام های آن بیان میکند.
نظرات شما: نظر